متن ترانه
یادم نمیره اون روزا رو که باهم لب دریا میرفتیم
دستاتو دورم می بستی لباتو واسم میخندید
ولی قلبت میترسید یه روز باهم نباشیم
یه وقت از هم جدا شیم خاطره تو قصه ها شیم
دیدی نشد فاصلت از من یه روزم
به توعه هر روز نیازم
عاشق اینم که باتو زندیگمو بسازم
مگه میشه ببینمت و خودمو بهت نبازم
نمیگم دریارو واست میکنم پیشکش چشمات
ولی هر نفس میمیرم نشینه اشک توی چشمات
بی دریغی مثل جنگل پاک و صافی مثل چشمه
میام هر بار به تماشات حتی برگردونی تشنه
توی هر جمعی میشینم همه ی حرفم تو میشی
خاطره هام از تو میشه با موزیکای قمیشی
میگیرم دستاتو محکم توی جمع با عشق و لبخند
میگم هر بار من همینو یادم نمیره اون روزا رو
که باهم لب دریا میرفتیم دستاتو دورم می بستی
لباتو واسم میخندید ولی قلبت میترسید
یه روز باهم نباشیم یه وقت از هم جدا شیم
خاطره تو قصه ها شیم
مشاهده بیشتر