مهیار پسندیده بادبادک

تو فقط از دور جذابی و هر کی که بهت نزدیک بشه نمیتونه که تحملت کنه
ظاهرت زیباست درست برعکس باطن توئه هر کی دو روز باهات باشه دلتو میزنه
به خودت بیا یه کم ببین که مشکل از کجاست چرا هر کی که میاد سمتت میرونیش از خودت
نمیشه همش مقصر بقیه باشن و تو هر دفعه ام حقو بدی به دلت
چی توی رابطمون نبود که تو رسیدی به این نتیجه که بری
رفتی که دنبال چی بگردی تو اون بیرون نیست به خدا هیچ خبری
میدونی بحث لیاقت وسطه من برات ماه بودمو دنبال فانوس بودی
بگو چی میخواستی که پیدا نکردی تو من منی که نذاشتم هیچ کمبودی
مثل بادبادک تو باد دلت هر طرف میره یه جا بند نمیشه
نخ اون تو دستای هر کی باشه دیر یا زود بالاخره پاره میشه
بین ما اون که پشیمونه تویی من از الان میبینم فرداتو
ماهتو فروختی فانوس خریدی کی ضرر کردش بگو من یا تو
مگه جز خوبی ازم چی دیدی که رد شدی ازم تو با بی رحمی
تا جهنمو با کسی تجربه نکنی تو قدر اونی که واست بهشت ساخته بودو نمی فهمی
مگه چند بار میتونی عاشق بشی یکیو دوست داشته باشی دوباره
یه چیزایی فقط یه بار میفته اتفاق یه چیزایی دیگه تکرار نداره
گیرم که بعدی حتی از منم بهتر بود آخرش که چی میخوای تهش با کی پیر بشی
تویی که نمیتونی پای کسی بمونی به عشقی زنجیر بشی
فکر می کنی عاشقی اما عشق این چیزی نیست که داری بهش اعتقاد
تویی که آدم موندن نیستی تویی که داری به رفتن اعتیاد
مثل بادبادک تو باد دلت هر طرف میره یه جا بند نمیشه
نخ اون تو دستای هر کی باشه دیر یا زود بالاخره پاره میشه
بین ما اون که پشیمونه تویی من از الان میبینم فرداتو
ماهتو فروختی فانوس خریدی کی ضرر کردش بگو من یا تو