مهران نیری خاطرات

توی کوچه ی خاطره هامون گم شدم و دنبال تو گشتم
کاش میشد برگرده زمان و رد بشم از شبه سرد گذشتم
                  تو نبودی و باز بی تو برگشتم
توی دستای سرد تو جا موند روزای خوبم و عمر و جونیم
آخه بی معرفت مگه ما قول نداده بودیم باهم بمونیم
                    حالا اشکای این آسمونیم
تو نموندی و رفتی و من توو کوچه ها جا موندم
مگه حرف حسابی حالیشه همین دل واموندم
    واسه قلبم خاطراتو مث لالایی خوندم
تو گذشتی و رفتی من توو کوچه ها جاموندم
مگه حرف حسابی حالیشه همین دل واموندم
    واسه قلبم خاطراتو مث لالایی خوندم
آدم برفی بودم تو خورشید من بودی
تو قطره به قطره من و میبردی به نابودی
بعد تو ببین مونده از اشکای من رودی
من توو قفسم اما قلبم پی پروازه
هرچی توی این بارون من و یاده تو میندازه
قلبم بی تو میسوزه این دل به تو می بازه