متن ترانه
تواسیر نفس نبودی
تو اسیر ترس نبودی
تو امیر ملک دینی
تو علی نور یقینی
علی ای حقیقت حق
علی ای ولی مطلق
تو جمال کبریایی
تو علی نور خدایی
زولای او بزن دم
که رها شوی زهر غم
سر کوی او مکان کن
تو ببین که در کجایی
نظری زلطف و رحمت
به من شکست دل کن
تو که یار دردمندی
تو که یار بینوایی
بجز از علی نباشد
به جهان گره گشایی
طلب مدد از او کن
چو رسد غم و بلایی
مشاهده بیشتر