معین پورمحمود قاصدک

سیگارتو دود کردی ولی نفهمیدی قاصدک آرزوم تو دست تو بود
جدا بینمون آخرین فکرم نه که از من بیبی از سمت تو بود
جادم بی تو باریک شده همه جا عزیزم بدون تو تاریک شده
احساسمو تهشو بهت دادم ولی فهمیدم وقت بازیت شده
بگو مگه این بود داستانمون مگه قرار بود اینجوری غمگین تموم شه
این بارم که سیل اومد نبودی گفتم کاش بیاد رنگین کمون شه
درد دل سرد توئه حس من به تو برعکس توئه
نه فقط دلم عزیزم کل وجود من بنده توئه

نمیشه باز آلوده شم بهت
نه دیگه نمیشه بگم فراریم از بارون شهر هی
منتظر بمونم و از دور خیره بشم بهت
وابسته تر بشم من هی وابسته تر بشم من هی
نمیشه باز آلوده شم بهت
نه دیگه نمیشه بگم فراریم از بارون شهر هی
منتظر بمونم و از دور خیره بشم بهت
وابسته تر بشم من هی وابسته تر بشم من هی

من خودم انتخاب کردم من خونسرد توی اضطراب غرقم
قلب من هی برات پر زد نمیخواستم بازم اشتباه کردم
وایسادم هی نگات کردم اون چشما حالمو افتضاح تر کرد
دل من لک زده برات میکنی نصف راه ترکم
نمیخوام برگردی که حتی باهام باشی دل تنگ سهمم میشه
تو فقط عقب رفتی من اینجا تنها میمونم ولی قلبم پیشت
احساسمو تهش بهت دادم ولی حس تو داره بهم کمرنگ میشه
حرف دلمو نشنیده گرفتم ایندفعه تصمیمُ مغزم میگیره

نمیشه باز آلوده شم بهت
نه دیگه نمیشه بگم فراریم از بارون شهر هی
منتظر بمونم و از دور خیره بشم بهت
وابسته تر بشم من هی وابسته تر بشم من هی
نمیشه باز آلوده شم بهت
نه دیگه نمیشه بگم فراریم از بارون شهر هی
منتظر بمونم و از دور خیره بشم بهت
وابسته تر بشم من هی وابسته تر بشم من هی