متین و مبین چشمات

همیشه بود حواسم بهت
از راه دور که نکنم گمت
دنبال ی بهونه میگشتم
که بهت بگم که چمه
یهو چه عزیز شدی واسم
دله میگه زد ایندفه شانسم
وقتی هستی نمیگم اصن کاش
از خدا چیز دیکه میخواستم
کار چشات بود
اینکه چشامو رو همه بستم
میبینمت هر روز
توهم حالت خوبه بام
درست بود حدسم
کار چشات بود
اینکه چشامو رو همه بستم
میبینمت هر روز
توهم حالت خوبه بام
درست بود حدسم