فرزین ضیائی کهکشون چشمات

همه دنیامی به تنهایی
مثل دریایی تماشایی
منم اون ساحل امنت که
نمیگیره عطر جدایی
حس آرامش آغوشم
لمس پیچ و تاب موهاته
راه بی برگشت من عشقم
راه کهکشون چشماته

سرتو بزار رو قلبم تا دل آروم بشه باتو
دل من سرتاپا گوشه. بگو عاشقانه هاتو
گاهی که بی معنی میشه زندگیمو شبو روزام
يه پیام تو دوباره میاره خنده رو لب هام
گاهی قهر و دلخوری داری تو چشمای قشنگت
ولی آشتی داریم آخر با یه زنگم با یه زنگت
من ستاره خواسته بودم خدا ماهشوبه من داد
مثل کوه پشتتم عشقم بده غصه هاتو برباد

همه دنیامی به تنهایی
مثل دریایی تماشایی
منم اون ساحل امنت که
نمیگیره عطر جدایی
حس آرامش آغوشم
لمس پیچ و تاب موهاته
راه بی برگشت من عشقم
راه کهکشون چشماته

حاضرم در عوض عشقت
ببازم دارو ندارم رو
باخت من به تو خودش برده
وقتیکه باشی کنارم تو
تو نگات یه خواهشی داری
منو میکشونه سمتت هی
آرامش خستگی هامه
عطر موهای بلندت هی

همه دنیامی به تنهایی
مثل دریایی تماشایی
منم اون ساحل امنت که
نمیگیره عطر جدایی
حس آرامش آغوشم
لمس پیچ و تاب موهاته
راه بی برگشت من عشقم
راه کهکشون چشماته