علی ساسانی با تو

بیا بریم کجایی
آدما عذابم میدنم خدایی
این شهر منو گذاشت سر دوراهی
یه راهش توئی ، اون یکی هم که نداره صدایی
خب بذار من دست بکشم رو گونه هات
تورو می بینم میشم محو صدات
تو که حال منو بهتر می کنی
با همه دلبریات
آخ که چقدر بهت میاد
دلم فقط تورو میخواد
من دلم بارون می خواد باتو
دستمو بگیر توو دستاتو
تا خود صبح پیش هم باشیم
توی گوشم بگی حرفاتو
من دلم بارون می خواد باتو
دستمو بگیر توو دستاتو
تا خود صبح پیش هم باشیم
توی گوشم بگی حرفاتو
دوس دارم ابری شه آسمون
دو نفری بزنیم بیرون
فرقی نداره شب و روزش
حالمو تو می کنی خوبش
دوس دارم خنده ی رو لبات
دستمو ببرم توو موهات
باهم بگردیم کل شهرُ
من باشم تووی شب و روزات
پس بیا بریم کجایی؟
توی تهرونمون نمونده هوایی
بریم دوتایی بدون سر و صدایی
انگار خواب باشم توی بیداری
من دلم بارون می خواد باتو
دستمو بگیر توو دستاتو
تا خود صبح پیش هم باشیم
توی گوشم بگی حرفاتو
من دلم بارون می خواد باتو
دستمو بگیر توو دستاتو
تا خود صبح پیش هم باشیم
توی گوشم بگی حرفاتو