علی حسن زاده تنهایی

روی من چشاتو نبند ، بذار بشنوم همیشه بازم صداتو
بده یه فرصت بهم ، فقط میخواد دلم ازت همین یه کار
می دونم بازم دلت اصلا هیچ موقعی دیگه نشنید صدامو
پیشم نیستی تو ولی هنوز هر جایی میرم بازم دارم هواتو
حال من پیشت خوب بود ، چه آرامشی میداد بهم چشاتو
هر کسی ما رو با هم دیدر، میگفت که خیلی باز به هم میان و
ولی انگاری حیف شد دلم ، اون همه حسی که بهت میداد و
ولی هیچ موقع نبودم من ،همون چیزی که دلت از میخواد
دل من نداره که تحمل واسه نبودنات دارم تشکر ازت
قلبم ترک خورد شبی که رفتی نداشتم توقع ازت
همه چی که عوض شد شبا جای من بالشتو بغل کن
چطوری اون همه عشق، تو دلت یهویی شد تنفر ازم
جای من نیستی ، ببینی شبا
هر کاری میکنم از فکر تو درام
تو الان کجایی بی من ، گشتم شبیه توی هیچ جایی نداشت
بدون تو نفس مرد توی تنهایی این قلبم ترک خورد
بزا یه چیزی یو بگم رک ،هنوز گیر کردم تو شب تولد
شب تولد شمعا رو چیدم ، روی کیک
منتظرم که فقط تو
از در بیای منم زل بزنم ، بهت
بهم بگی باز بغلم کن
بشینیم کنار پنجره تا خود صبح ، تا خود صبح
دل من نداره که تحمل واسه نبودنات دارم تشکر ازت
قلبم ترک خورد شبی که رفتی نداشتم توقع ازت
همه چی که عوض شد شبا جای من بالشتو بغل کن
چطوری اون همه عشق، تو دلت یهویی شد تنفر ازم