بروان بند قفس

میخوام نمه نمه اینو تو ذهنم حل کنم
به زودی باید از پیشت برم سفر کنم
بذا واسه آخرین دفه تو رو بغل کنم
میخوام از نقطه ی امنم دور بشم خطر کنم

میخوام از هر چی که دارم و ندارم برم و دس بکشم
من دیگه نمی کشم می خوام برم دورم و قفس بکشم
نمی خوام ببینم هیشکی و می خوام با تنهاییم حبس بکشم
روی دیوارای سلول تنم روزی یه بار خط بکشم

چقد از این به بعد دلت برام تنگ میشه
چه بد یکی دیگه به جای من از اون کوچه رد میشه
چقد مطمئنم که نبودم واسه تو بد میشه
چه بد که نبودن منم یه روزی عادت میشه

میرم شاید تو یه دنیای دیگه پام بمونی
به خودت بیا داره دیر میشه شاید جا بمونی
چقد گفتم عوض شو اینجوری تنها میمونی
چقد گفتی بهم باشه بازم دیدم همونی

چقد از این به بعد دلت برام تنگ میشه
چه بد یکی دیگه به جای من از اون کوچه رد میشه
چقد مطمئنم که نبودم واسه تو بد میشه
چه بد که نبودن منم یه روزی عادت میشه