احمد رنجکش خاطرات مشترک

من مثل توطاقت نمیارم بری
این خونه آرامش نداره بعدتو
میترسم ازآیندیی که مبهمه
بایدباکی بسازم این آیندرو
من موندمویه خاطرات مشترک
باخاطرات تونمیشه سرکنم
یه چیزایی سخته توزندگی بگو
چجوری رفتن توروباورکنم
هنوزتموم دلخوشی من تویی
نباشی چی میمونه ازدلم
نزارکه من بدون توبمونم
نروبهم دوباره فرصتی بده
چراتوساده میگذری ازم
منم بایددلیلشوبدونم
خودتوجای من یه دفه هم بذار
شایدیه ذره حق بدی به من
اگه دلت میخوادیه کمی تنهاباش
ولی حرف جدایی رونزن
تورودوست دارم اگه هرجاباشی
هنوزم تومثل قبلی برام
تواگه نباشی نمیدونم بی تو
چی ازاین زندگی بایدبخوام
هنوز